کنترل بیولوژیک آفات - گیاه پزشکی 92
سفارش تبلیغ
صبا ویژن

کنترل بیولوژیک آفات

کنترل بیولوژیک پدیده‌ای طبیعی است که هدف آن تنظیم جمعیت موجودات می‌باشد. کنترل بیولوژیک ممکن است به صورت طبیعی یا با دخالت انسان اتفاق بیافتد، که به این نوع کنترل، کنترل بیولوژیک کاربردی اطلاق می‌شود.

کنترل بیولوژیک

- طبیعی؛
- کاربردی.

کنترل بیولوژیک پدیده‌ای طبیعی است که هدف آن تنظیم جمعیت موجودات می‌باشد. کنترل بیولوژیک ممکن است به صورت طبیعی یا با دخالت انسان اتفاق بیافتد، که به این نوع کنترل، کنترل بیولوژیک کاربردی اطلاق می‌شود.
کنترل بیولوژیک یا (Biological Control) شامل سه موضوع اصلی است:

1) انواع موجودات آفت هدف؛
2) انواع دشمنان طبیعی؛
3) روش‌های بکارگیری دشمنان طبیعی
1) انواع موجودات آفت هدف



الف) بطور کلی حشرات مهم‌ترین گروه از موجوداتی هستند که در برنامه‌های کنترل بیولوژیک به عنوان هدف مطرح بوده‌اند. آفات (حشرات) به دلیل ازدیاد، تنوع گونه و مهاجرت به نقاط جدید موجبات ورود حشرات شکارگر از مناطق دیگر را برای کنترل‌شان ایجاد کرده‌اند.
اما مهم‌ترین راسته‌ای که تعدادی از گونه‌های آن تحت کنترل بیولوژیک قرار گرفته‌اند راسته (Hemiptera) می‌باشد.
در جلسات قبل گفته شده که راسته (Homoptera) در بر گیرنده شته‌ها، شپشک‌ها، سفیدبالک‌ها و پسیل‌ها می‌باشند. همین حشرات هستند که در روی گیاهان زینتی جزء مهمترین آفات محسوب می‌شوند لذا امکان کنترل بیولوژیک آفات گیاهان زینتی بسیار زیاد است.
چرا بیشترین برنامه کنترل بیولوژیک برعلیه حشرات راسته (Homoptera) صورت می گیرد؟
بدلیل اینکه تعداد زیادی از گونه‌های راسته (Homoptera) به همراه گیاهان زینتی و محصولات کشاورزی از منطقه پراکنش بومی خود وارد منطقه جدیدی شدند که فاقد دشمنان طبیعی بودند. لذا برای مبارزه با این آفات، دشمنان طبیعی این حشرات نیز از منطقه پراکنش آن‌ها به منطقه جدید وارد شدند تا تحت کنترل در آیند. در ضمن بسیاری از حشرات این راسته مانند شپشک‌ها غیر متمرکز بوده بنابراین امکان کنترل بیولوژیک آن‌ها فراهم است.

ب) گروه دیگری از حشرات مورد نظر در برنامه‌های کنترل بیولوژیک کنه‌ها هستند. مخصوصاً سه خانواده (Eriophidae)، (Tarsonemidae) ،(Tetranychidae) جزء مهم‌ترین کنه‌های گیاهخوار هستند که بر علیه آن‌ها کنترل بیولوژیک انجام شده است.

ج) دسته دیگر این حشرات، حلزون‌ها و راب‌ها هستند که به آن‌ها لیسَک نیز گفته می‌شود. برای کنترل بیولوژیک حلزون‌ها و راب‌ها کوشش‌هایی انجام شده است ولی نتیجه بخش نبوده است.

د) گروه دیگری از موجودات مورد بحث، علف‌های هرز هستند، بطور کلی 116 گونه از علف‌های هرز در 32 خانواده با عنوان هدف برنامه‌های کنترل بیولوژیک تاکنون مطرح بوده‌اند که 50 درصد آن‌ها متعلق به سه خانواده Cactacea ، Mimosacea ، Asteraceae هستند.

ذ) علاوه بر این‌ها، بیماری‌های گیاهی و مهره‌داران هم می‌توانند از اهداف برنامه‌های کنترل بیولوژیک باشند، حتی انسان می‌تواند در برنامه‌های کنترل بیولوژیک به عنوان یک هدف قلمداد شود.

2) انواع دشمنان طبیعی

مبحث دوم انواع موجوداتی هستند که برای کنترل بیولوژیک آفاتی که ذکر کردیم مورد استفاده قرار می‌گیرند.

الف) حشرات پارازیتوئید از عمومی‌ترین دشمنان طبیعی آفات به شمار می‌آیند که در برنامه‌های کنترل بیولوژیک به روش‌های مختلف مورد استفاده قرار می‌گیرند. برنامه‌های کنترل بیولوژیک در مورد حشرات پارازیتوئید بیشتر درباره‌ی دو راسته (Hymenoptera) یا بال‌غشائیان و زنبورها یا (Diptera) می‌باشد.
در راسته (Hymenoptera)، زنبورهای بالا خانواده (Ichneumonoidae) و بخصوص دو خانواده (Braconidae) و(Ichneumonidae) دارای اهمیت بیشتری هستند.
در خانواده (Braconidae)، تمام گونه‌های زیر خانواده‌ی (Aphidiinae) بدون استثنا پارازیتوئید، شپشک‌ها هستند و در برنامه‌های کنترل بیولوژیک آفات گلخانه‌ای مورد استفاده قرار می‌گیرند.

از خانواده زنبورها، بالا خانواده (Chalcidoidea) از اهمیت فوق‌العاده‌ای برخوردارند. در این بالا خانواده، خانواده‌های (Encyrtidae), (Pteromalidae), (Aphelinidae) و (Eulophidae) از مهم‌ترین دشمنان طبیعی آفات گیاهان زینتی هستند.
گروه دیگری از پارازیتوئیدها، متعلق به راسته (Diptera) یا دو بالان خانواده (Tachinidae) فوق‌العاده حائز اهمیت هستند.

ب) گروه دیگر از دشمنان طبیعی، حشرات شکارگر هستند که از انوع گونه‌های گیاهخوار تغذیه می‌کنند. مهم‌ترین شکارگرها در راسته (Hemiptera) مثل خانواده(Anthocoridae) خانواده (Nabidae)در راسته (Coleoptera)خانواده (Coccinellidae) که به آن‌ها کفشدوزک‌ها اطلاق می‌شود و تعدادی دیگر از خانواده‌ها مثل خانواده (Carabidae) و در راسته بال‌توری‌ها خانواده (Chrysopidae) بخصوص بال‌توری (Chrysoperla carnea) و در راسته (Diptera) خانواده‌های(Syrphidae) و (Cecidomyiidae) از اهمیت ویژه‌ای برخوردارند.

ج) گروه دیگر از عوامل بیماری‌زا، بندپایان هستند. مهم‌ترین عوامل بیماری‌زای بندپایان مربوط به ویروس‌ها، نماتدها، تک سلولی‌ها، قارچ‌ها و باکتری‌ها هستند.
در بین باکتری‌ها، باکتری‌های گونه(Bacillus) مانند (Bacillus Thuringiensis) (Bacillus anisopliae), sphaerieus) (Bacillus، از جمله باکتری‌هایی هستند که برای کنترل گروه‌های مختلفی از حشرات مورد استفاده قرار می‌گیرند.
در گروه ویروس‌ها، شانزده خانواده از ویروس‌ها با حشرات ارتباط دارند ولی خانواده (Baculoviridae)
دارای اهمیت بیشتری است و برای کنترل حشرات مورد استفاده قرار می‌گیرد.

اما دلیل اینکه ویروس‌ها مانند باکتری‌ها براحتی تولید نمی‌شوند چیست؟

ویروس‌ها برای تولید مثل نیاز به جسم موجود زنده دارند، یعنی آن‌ها در داخل موجود زنده تکثیر پیدا می‌کنند در حالیکه باکتری‌ها براحتی بر روی مخمرها تکثیر می‌شوند. به همین دلیل استفاده از باکتری‌ها در کنترل بیولوژیک حشرات توسعه یافته و کاربرد بیشتری دارد.

د) گروه دیگر از دشمنان طبیعی قارچ‌ها هستند بخصوص قارچ‌های خانواده (Entomophthoraceae) و زیر گروه‌های (Zygomycotina) و (Deutromycotina)که برای کنترل حشرات و گیاهان زینتی مخصوصاً گونه‌ای به نام (Verticillium lecanii) مورد استفاده قرار می‌گیرد.

ذ) دسته دیگر از عوامل کنترل حشرات، تک سلولی‌ها هستند، شاخه‌های (Apicomplexa) و (Microspora) از مهم‌ترین تک سلولی‌ها هستند که بر روی حشرات ایجاد بیماری می‌کنند. مخصوصاً تک سلولی‌های جنس (Nosema) از اهمیت بیشتری برخوردارند. تعدادی از گونه‌های این جنس بصورت تجارتی تولید شده‌اند و برای کنترل ملخ‌ها و آبدزدک‌ها مورد استفاده قرار گرفته‌اند.

ر) گروه دیگر از حشرات مورد استفاده در کنترل بیولوژیک، حشراتی هستند که از علف‌های هرز تغذیه می‌کنند. در این بین خانواده‌های (Chrysomelidae) و (Curcurlionidae)از راسته (Coleoptera) و (Pyralidae) از راسته (Lepidoptera)از اهمیت زیادی برخوردارند.

 
کنترل بیولوژیک شپشک‌های نرم تن

شپشک‌های نرم تن متعلق به خانواده(Coccidae) می‌باشند. تعدادی از مهم‌ترین گونه‌های این خانواده که در روی محصولات گلخانه‌ای و گیاهان زینتی ایجاد خسارت می کنند عبارتند از :

1) hesperidum Coccus
2) Saissetia oleae
3) Saissetia coffeae
مهم‌ترین پارازیتوئیدهای شپشک‌های نرم تن متعلق به خانواده(Aphelinidae) و(Encyrtidae) هستند.

از خانواده (Encyrtidae) مهم‌ترین گونه متعلق به جنس (
Encyrtidae) و (Encyrtus) هستند. جنس helvolus) (Metaphycus در کشور ایران وجود دارد و به عنوان یکی از عوامل کنترل بیولوژیک تکثیر و در گلخانه‌ها و در روی گیاهان زینتی رهاسازی می‌شود که می‌تواند شپشک‌های نرم تن را تحت کنترل در بیاورد.
گونه دیگری که در کنترل بیولوژیک مورد استفاده هستند زنبورهایی به طول 2 میلی‌متر می‌باشند که مراحل مختلف پورگی شپشک‌های نرم تن را پارازیته می‌کنند. در این گونه، حشرات ماده زرد رنگ و حشرات نر تا حدودی تیره تر هستند.
هر حشره ماده در طول روز 5 شپشک ماده را پارازیته می‌کند و چندین برابر این تعداد را از طریق تغذیه از بین می‌برد. در حقیقت زنبورها هم شکارگر هستند و هم پارازیتوئید.
رشد کامل حشرات در 30 درجه سانتی‌گراد حدود 11 روز و 18 درجه سانتی‌گراد حدود 33 روز به طول می‌انجامد.
از خانواده (Encyrtus) به گونه‌ای بنام (Encyrtus lecaniorum) وجود دارد که نوعی زنبور پارازیتوئید است و برای کنترل شپشک‌های نرم تن در گلخانه‌ها رهاسازی می‌شود. در خانواده (Aphelinidae) مهم‌ترین شپشک‌های نرم تن پارازیتوئید متعلق به گونه (Coccophogus) هستند. از این گونه(Coccophagus lycimnia) گونه‌ای است که در ایران نیز وجود دارد. این گونه تقریباً در تمام نقاط دنیا پراکنده می‌باشد، و برای کنترل بیولوژیک بعضی شپشک‌های نرم تن مورد استفاده قرار می‌گیرد.

آیا هر یک از این زنبورهای ذکر شده بر علیه نوع خاصی از شپشک‌ها کاربرد دارد؟
خیر، از آنجا که هیچکدام از این زنبورها مونوفاژ (Monophage) نیستند، و صرفاً از گونه‌ای خاص از شپشک‌ها تغذیه می‌کنند در محیط‌های گلخانه‌ای که تعداد آفات مشخص است تمرکز پیدا می‌کنند.

گروه دیگر از شپشک‌هایی که بر روی گیاهان زینتی و گلخانه‌ای فعال هستند، شپشک‌های آردآلود می‌باشند. این گروه متعلق به خانواده (Pseudococcidae) هستند. تعدادی از مهم‌ترین شپشک‌های این خانواده بر روی گیاهان زینتی عبارتند از :
1) Pseudococcus citri
2) adonidum Pseudococcus
3) Pseudococcus obscorus
مهم‌ترین دشمنان طبیعی این شپشک‌ها، کفشدوزک‌های خانواده (Coccinellidae) مخصوصاً گونه‌ای بنام (Cryptolaemus montrouzieri) است که این گونه درایران بصورت تجارتی تولید می‌شود و برای کنترل شپشک‌های نرم تن، بخصوص در شمال کشور کاربرد دارد. طول این کفشدوزک در حدود چهار تا پنج میلی ‌متر استو بدنی قهوه‌ای و سری نارنجی رنگ دارد. این حشرات بعد از پنج روز از آغاز جفت‌گیری، شروع به تخم‌گذاری می‌کنند. کفشدوزکهای ماده تخم خود را در داخل جوانه های گیاهان مخصوصا در داخل توده های تخم شپشک های آرد آلود قرار می دهند و در مدت عمر خود قادر هستند حدود 500 تخم شپشک های آرد آلود را مورد تغذیه قرار بدهند. لارو و حشرات کامل کفشدوزکها از مراحل مختلف شپشک های آرد آلود تغذیه می کنند. اما حشرات کامل برای تغذیه ترجیحا از تخم و لاروهای سنین اولیه و لاروهایی که به رشد کامل رسیده اند و همچنین مراحل مختلف رشدی شپشک های آرد آلود تغذیه می کنند.

کفشدوزک‌های (Cryptolaemus montrouzieri) گونه‌ای پلی‌فاژ(Polyphage) هستند، علاوه بر شپشک‌های آردآلود از شپشک‌های نرم تن (Coccidae) نیز تغذیه می‌کنند.
در دمای 21 درجه سانتی‌گراد هر لارو این حشرات حدود 250 تا 300 پوره سنی 3-2 شپشک‌های آردآلود را مورد تغذیه قرار می‌دهند تا به رشد کامل برسند.
درجه حرارت تاثیر فوق‌العاده زیادی بر سیکل زندگی و دوره رشدی این کفشدوزک‌ها دارد. به عنوان مثال در 30 درجه سانتی‌گراد، مدت زمان لازم برای رشد کامل این حشرات حدود 25 روز می‌باشد اما در 18 درجه سانتی‌گراد این مدت به 72 روز افزایش می‌یابد.
حداکثر کارآیی این کفشدوزک‌ها در چه شرایطی می‌باشد؟ در دمای بالای 32 درجه سانتی‌گراد و زیر 16 درجه سانتی‌گراد این حشرات فاقد توانایی تولید مثل (غیرفعال) هستند. بهترین دما برای فعالیت این کفشدوزک‌ها 28 درجه سانتی‌گراد می‌باشد.
گروه دیگر از دشمنان طبیعی شپشک‌های آردآلود زنبورهای پارازیتوئید، مخصوصاًً خانواده (Encyrtidae) می‌باشند.

گونه‌ای از این خانواده زنبورهایی با نام (Leptomastix dactylopii) هستند که طول بدن آن‌ها 2 میلی‌متر است و تخم‌شان را در داخل بدن پوره‌های سنین مختلف شپشک‌ها قرار می‌دهند. این زنبورها در واقع یک پارازیتوئید داخلی یا(Endoparasitoid) هستند. تخم این حشرات پس از قرار گرفتن در داخل بدن شپشک‌های آردآلود تفریغ می‌شوند و لارو آن‌ها محتویات بدن شپشک آردآلود را مورد تغذیه قرار می‌دهد و نهایتا ًً در داخل بدن شپشک تبدیل به شفیره می‌گردند. شفیره این حشرات پس از مدتی تبدیل به حشره کامل گشته و حشره کامل از طریق سوراخی که در پوسته شپشک آردآلود ایجاد می‌کند از آن خارج می‌گردد.
زنبور دیگری که برای کنترل بیولوژیک شپشک‌ها مورد استفاده قرار می‌گیرد، زنبوری بنام (Anagyrus pseudcocci) از خانواده (Leptomastix dactylopii) است. طول دوره‌ی زندگی این زنبور کوتاه است.

زنبورهای ماده این گونه به رنگ قهوه‌ای و شاخک آن‌ها سفید است. این زنبورها به طور انبوه تکثیر می‌شوند و در محیط‌های گلخانه‌ای رهاسازی می‌شوند و بخوبی می‌توانند آفات را تحت کنترل درآورند.
کنترل بیولوژیک آفات در گلخانه، نسبت به کنترل بیولوژیک آن‌ها در محیط‌های طبیعی کاملاًً قابل دسترسی می‌باشد. بنابراین استفاده از سموم در محیط‌های گلخانه‌ای و بر روی گیاهان زینتی لازم نیست، بلکه با استفاده از دشمنان طبیعی در محیط‌های گلخانه‌ای مبارزه با آفات انجام می‌گیرد.

کنترل بیولوژیک شته ها

کنترل بیولوژیک شته ها

شته ها متعلق به خانواده آفیدیده (Aphididae) هستند و تعدادی از آن‌ها از مهم‌ترین آفات محصولات گلخانه‌ای محسوب میشوند. مهم‌ترین دشمنان طبیعی شتهها زنبورهای پارازیتوئید خانواده آفی دیئیده(Aphidiidae) هستند که در برخی از منابع بعنوان زیر خانوادهها آفیدئینه (Aphidiinae) از خانواده براکونیده (Braconidae) ذکر میشود. در این خانوادهها تعدادی از گونهها از جنسهای مختلف مانند زنبورهای جنس پروان(Proan) ، لایزیفلبوس(Lysiphlebus) ، افدروس (Ephedrus) و تری‌اکسیس (Trioxys) وجود دارند که صرفاً پارازیتوئید گونههای مختلف شتهها هستند.

بطور کلی زنبورهای پارازیتوئید خانواده آفیدیده به طول حدود 2 تا 3 میلیمتر و عموماً به رنگ سیاه هستند. این زنبورها بعد از جفت گیری تخم‌شان را در داخل بدن شتهها قرار میدهند و بصورت ایندو پارازیتوئید یا پارازیتوئید داخلی لاروهایشان در داخل بدن شتهها رشد و نمو میکنند تا اینکه به مرحله حشره کامل برسند. بعد از رشد و نمو کامل لارو در داخل بدن شتهو تبدیل به شفیره، بدن شته بصورت مومیایی و به رنگ زرد تا قهوه­ای بنظر میرسد. درحالیکه بدن شتههای دیگر پارازیته شده توسط برخی از زنبورهای پارازیتوئید به رنگ سیاه درمی‌آید. همچنین زنبور کامل همانند زنبورهای پارازیتوئید شپشک­ها بعد از رشد و نمو کامل لارو با ایجاد یک سوراخ در پوست بدن شته، از آن خارج می­شود. بطور کلی در شرایط معمولی و دمای حدود 25 تا 30 درجه سانتی‌گراد، مرحله زندگی این زنبورها حدود 15 تا 20 روز به طول می‌انجامد.

خانواده آفلینیده (Aphelinidae) از دیگر زنبورهای پارازیتوئید شتهها هستند که از نظر اندازه کوچک‌تر از زنبورهای خانواده آفیدئیده هستند و طول بدن‌شان عموماً حدود یک میلی‌متر است. در این خانواده گونههای آفلینوس (Aphelinus) و آفلینوس آسیکیس (Aphelinus asychis) از پارازیتوئیدهای شتهها محسوب میشوند و از نظر بیولوژیک بسیار شبیه به زنبورهای خانواده آفیدئیده میباشند. با این تفاوت که بعضی از گونههای زنبورهای خانواده آفیلینیده (Aphelinidae) اِکتوپارازیتوئید هستند یعنی تخم‌شان را روی بدن شتهها قرار میدهند تا لاروشان بصورت خارجی از بدن شتهها تغذیه ­­کنند.

گروه دیگری از دشمنان طبیعی شتهها، شکارگرها هستند. در بین آن‌ها پشهای از خانواده­سسیدومیئیده (Cecidomyiidae) به نام آفیدولتسآفیدومیزال(Aphidoletes aphidomyzal) از مهم‌ترین شکارگرهای شتهها است که در شرایط گلخانهای برروی گیاهان زینتی بعنوان عامل کنترل بیولوژیک تکثیر و رهاسازی می‌شود. طول بدن این پشه حدود 2 میلی‌متر است و در جنس ماده شاخکها کوتاه است. نرها دارای شاخکهای بلند و نخی بوده و پاهای نسبتاً بلند و بدن بسیار ظریفی دارند. طول عمر حشرات کامل حدود یک هفته است. حشرات کامل عموماً از عَسَلکی که از شتهها ترشح میشود که در واقع شیره گیاهی تغذیه می‌کنند و تخمهایشان را روی برگ گیاهان در داخل جمعیت شتهها قرار می­دهند و بعد از خارج شدن از لارو شروع به تغذیه از مراحل مختلف شته‌ها میکنند.

گروه دیگری از دشمنان طبیعی شتهها، شکارگرها هستند. در بین آن‌ها پشهای از خانواده­سسیدومیئیده (Cecidomyiidae) به نام آفیدولتسآفیدومیزال(Aphidoletes aphidomyzal) از مهم‌ترین شکارگرهای شتهها است که در شرایط گلخانهای برروی گیاهان زینتی بعنوان عامل کنترل بیولوژیک تکثیر و رهاسازی می‌شود. طول بدن این پشه حدود 2 میلی‌متر است و در جنس ماده شاخکها کوتاه است. نرها دارای شاخکهای بلند و نخی بوده و پاهای نسبتاً بلند و بدن بسیار ظریفی دارند. طول عمر حشرات کامل حدود یک هفته است. حشرات کامل عموماً از عَسَلکی که از شتهها ترشح میشود که در واقع شیره گیاهی تغذیه می‌کنند و تخمهایشان را روی برگ گیاهان در داخل جمعیت شتهها قرار می­دهند و بعد از خارج شدن از لارو شروع به تغذیه از مراحل مختلف شته‌ها میکنند.

طول بدن لارو سن اول در حدود 3/0 میلی‌متر و لاروهای کامل حدود دو تا سه میلی‌متر هستند. لاروهای اولیه از پورهسنین اول شتهها و لاروهای کامل از کلیه مراحل مختلف شتهها تغذیه میکنند. مرحله جنینی آن‌ها حدود 2 تا 3 روز طول میکشد و بطور کلی این پشهها حدود 60 گونه از شتهها را مورد تغذیه قرار میدهند، به عبارت دیگر پلی‌فاژ(Polyphage)هستند.

از دیگر شکارگرها که برای کنترل شتهها مورد استفاده قرار میگیرند بال‌توریهای خانواده کرایزوپیده (Chrysopidae) مخصوصاً گونهای بنام کرایزوپرلاکارنئا(Chrysoperla carnea) است. این گونه تخمهایش را که دارای ساقهای بوده، در زیر یا روی سطح برگ گیاهان قرار میدهد و بعد از آنکه لاروها خارج شدند با قطعات دهانی مکنده خودشان به تغذیه از شتهها می‌پردازند. (بر خلاف کفشدوزکها که تمام بدن شته را مورد تغذیه قرار میدهند این بال‌توریها با قطعات دهانی مکنده خودشان محتویات بدن شته ها را مورد تغذیه قرار میدهند و پوست یا جسد آ‌ن‌ها را استفاده نمی‌کنند.)

سپس در زیر برگ گیاهان در داخل یک پیله ابریشمی تبدیل به شفیره میشوند که بعد از سپری شدن مرحله شفیرگی که ممکن است حدود یک تا دو هفته طول بکشد حشرات کامل ظاهر میشوند.

از دیگر دشمنان طبیعی شته ها، سنهای خانواده آنتوکوریده (Anthocoridae)هستند. سن­ها از راسته همی‌پترا مخصوصاً گونههایی از جنس اوریوس (Orius) مانند اوریوس ایندی­سیوس(Orius indisiosus) از شتهها در گلخانهها و روی گیاهان زینتی تغذیه میکنند.
این سنها هم مانند بال‌توریها دارای قطعات دهانی زننده مکنده هستند و خرطوم و استایلِت­های مربوط به آروارههای بالا و پایین خود را داخل بدن شتهها فرو میکنند و محتویات و مایع بدن شتهها را مورد تغذیه قرار میدهند.

از دیگر دشمنان طبیعی شته ها که احتمالاً اکثر مردم آن‌ها را در طبیعت مشاهده کردهاند کفشدوزکها هستند. گونههایی از کفشدوزکها مانند کفشدوزک هفت نقطهای ککسینلا سپتمپونکتاتا (Coccinella septempunctata) و هیپودامیا وریه‌گاتا (Hyppodamia variegata) هم در مرحله لاروی و هم در مرحله حشره کامل از شتهها تغذیه میکنند و از عوامل مهم کنترل بیولوژیک شتهها هستند.

عموماً کفشدوزکها طیف وسیعی از شتهها را مورد تغذیه قرار میدهند و از یک گونه خاص از شتهها تغذیه نمی‌کنند. اگر در محیط گلخانه‌ای فقط 2 یا 3 نوع کفشدوزک رها شود تمام شته‌ها را از بین می‌برند. بطوریکه کفشدوزک 7 نقطه‌ای حدود 50 نوع شته را تغذیه می‌کند یا به عبارت دیگر پلی‌فاژ است.
گروه دیگری از دشمنان طبیعی شتهها، قارچ‌ها هستند. قارچ ورتی‌سیلیوم لیکانی(Verticilium lecanii) به عنوان یکی از عوامل مهم کنترل بیولوژیک شته ها بصورت تجارتی تکثیر میشود و مورد استفاده قرار میگیرد. اسپورهای این قارچ در محیطهای گلخانهای می‌باشند و بعد از اینکه اسپورها در محیط مرطوب جوانه میزنند مسیلیومهایشان وارد بدن شته ها شده که باعث از بین رفتن آن‌ها میشود.

کنترل بیولوژیک سفید با لکها و کنه ها

کنترل بیولوژیک سفید با لکها و کنه ها

سفید بالکها متعلق به خانواده آلیرودیده (Aleyrodidae) میباشند که حداقل سه گونه از آن‌ها در کشور ما از اهمیت فوقالعاده زیادی برخوردارند و عبارتند از:
1) سفید بالک گلخانه (Trialeurodes vaporariorum)
2) بِمی‌سیا تاباسی (Bemisia tabaci)
3) بِمی‌سیا اورجنتی‌فولی (Bemisia orgentifolii)

دو گونه اخیر عمدتاً در شرایط مزرعهای و صحرایی از آفات مهم گیاهان بویژه پنبه هستند ولی بدلیل وسیع بودن طیف میزبانی آن‌ها در روی گیاهان زینتی و محصولات گلخانهای نیز فعالیت میکنند. سفید بالک گلخانه با شرایط گلخانهای تکامل و سازش پیدا کرده و یکی از آفات مهم و کلیدی محصولات گلخانه‌ای است.
این آفات تخمهایشان را از طریق ساقه بسیار کوتاهی داخل بافت گیاهان قرار میدهند. بعد از اینکه تخم تفریغ شد و لاروها خارج شدند، با قطعات دهانی زننده مکنده خود شروع به تغذیه از شیره گیاهی میکنند و باعث زرد شدن و در جمعیتهای بالا باعث ریزش و خشک شدن برگ گیاهان می‌شوند.

از مهم‌ترین پارازیتوئید آفات محصولات گلخانهای، میتوان به زنبورهای خانواده آفلینیده (Aphelinidae) اشاره کرد. در این خانواده گونههای مختلف جنس اِنکارسیا (Encarsia) از دشمنان طبیعی و مهم این آفات هستند. در بین گونههای جنس اِنکارسیا گونهای به نام انکارسیا فورمازا (Encarsia formosa)انتشار جهانی دارد و به عنوان یک فرآورده بیولوژیک و دشمن طبیعی تکثیر شده، و برای کنترل سفیدبالکها در شرایط گلخانهای رها سازی میشود.

طول بدن این زنبور حدود یک میلیمتر بوده و قسمت قفسه سینه آن سیاه رنگ و شکمش زرد رنگ است، تخم خود را در داخل بدن پورههای سنین مختلف (Trialeurodes) قرار میدهد و بجز حشره کامل بقیه مراحل رشدی آن در داخل بدن میزبان سپری می­شود. بعد از کامل شده حشره، زنبور بالغ از طریق جویدن پوسته بدن میزبان از آن خارج میشود.

زنبور انکارسیا فورمازا را بر روی میزبان طبیعی یعنی سفید بالک گلخانهای و بر روی گیاه توتون بصورت انبوه تکثیر کردهاند. گاهی بر روی یک برگ توتون میتوان هزار عدد از این زنبور را تکثیر و در گلخانهرها سازی کرد، تولید نتاج نر در این زنبور بسیار نادر و کم است.
در تعدادی از زنبورهای پارازیتوئید خانواده آفلینیده (Aphelinidae) مخصوصاً گونههای جنس انکارسیا (Encarsia) مانند انکارسیا فورموزا و انکارسیا لوتهآ (Encarsia lutea) تولید نتایج نر از طریق هیپر پارازیتیسم (Hyper parasitism) یا اتو پارازیتسم (Auto parasitism) است . هیپر پارازیتیسم به پدیده‌ای گفته میشود که یک پارازیتوئید، پارازیتوئید دیگر را پارازیته می‌کند، در اتو پارازیتیسم یک پارازیتوئید نتاج خودش را پارازیته میکند.

در تعدادی از زنبورهای خانواده آفلینیده، پدیده اتو پارازیتیسم دیده میشود یعنی تولید نتاج نر از طریق پارازیته کردن نتایج ماده‌ی گونه خودش بوجود میآید.
در شرایط گلخانهای طول عمر زنبورهای ماده در دمای 18 تا 30 درجه سانتی‌گراد حدود 27 الی 30 روز است، بنابراین طول عمر زنبورهای کامل بشدت تحت تأثیر دما است.
تعداد تخمهایی که هر حشره ماده میگذارد. بین 50 تا 350 عدد متغیر است و عوامل مختلفی از جمله ساختمان سطح برگ گیاهان در میزان کارآیی این زنبورها فوقالعاده مؤثر است. این زنبورها بر روی گیاهانی که سطح برگهایشان کرکدار است از کارآیی خوبی برخوردار نیستند. در کشورهای اروپایی و آمریکایی این زنبورها به فراوانی تکثیر می‌شوند و برای کنترل بیولوژیک مگسهای سفید یا سفید بالک‌ها مورد استفاده قرار میگیرند. در سال 1994 در سطحی حدود چهار هزار هکتار در کشورهای آمریکایی و اروپایی از این زنبورها برای کنترل بیولوژیک سفید بالکها استفاده شد.

از دیگر عوامل کنترل سفید بالکها قارچهای ورتیسیلیوم لکانئی (Verticilium lecanii) و آشرسونیا آلیرودیس (Aschersonia aleyrodis) هستند. بعضی از فرآورده‌های قارچ ورتیسیلیوم لکانئی مثل ورتالک (Vertalec) برای کنترل شتهها مورد استفاده قرار میگیرد و فرآوردههای دیگر آن مانند مایکوتال (Mycotal) برای کنترل سفید بالکها بکار میرود.
قارچ آشرسونیا آلیرودیس در روی حشرات کامل و تخم‌های بمیسیا تاباسی (Bemisia tabaci) و تریالئورودیس وپاراریوروم (Trialeurodes vaporariorum) عموماً ایجاد خسارت نمیکند بلکه فقط مراحل پورگی این آفات را مورد حمله قرار میدهد. و در محیطهایی که تخم این قارچ پاشیده نشده است، نمی‌تواند گسترش پیدا کند. برخلاف قارچ ورتیسیلیوم لکانئی که میتواند در سطح برگ گیاهان گسترش یابد این گونه نمیتواند پراکنش خودش را افزایش بدهد.

از دیگر دشمنان طبیعی سفید بالکها میتوان به کفشدوزکها اشاره نمود که بعضی از گونه­های آن‌ها برای کنترل این آفات مورد استفاده قرار گرفتهاند . از جمله گونه این کفشدوزک­ها دلفاستوس پوسیلوس (Delphastus pusilus) است که از دشمنان طبیعی مهم این آفات بشمار میرود.

مبحث کنترل بیولوژیک کنههای تارتن

از کنههای تارتن متعلق به خانواده تترانیکیده (Tetranychidae) گونه تترانیکوس اورتیکه (Tetranychus urticae) از مهم‌ترین آفات محصولات گلخانهای است که تخمهایش را در سطح گیاهان قرار میدهد و بعد از اینکه تخم‌ها تفریغ و پورهها خارج میشوند با کلیسرهایشان شروع به تغذیه از شیره گیاهی میکنند و در نتیجه به گیاه خسارت وارد می­کنند.
یکی از مهم‌ترین دشمنان طبیعی این کنهها فیتوزئولوس پرسیمیلیس (Phytoseiulus persimilis) است که پرداتور (Predator) یا شکارگر بوده و برای کنترل بیولوژیک کنههای تارتن در بسیاری از نقاط دنیا مورد استفاده قرار گرفته است. در سال 1960 این کنه را از روی یک محموله گل ارکیده که از شیلی به آلمان وارد شده بود شناسایی کردند. سپس به روشهای تکثیر انبوه آن مبادرت ورزیدند و سرانجام در سال 1994 در سطحی معادل حدود هشت هزار هکتار از این کنه پرداتور برای کنترل کنههای تارتن استفاده کردند. این شکارگرها را میتوان براحتی بر روی کنه تارتن و روی لوبیا پرورش داد.


منبع: www.zsadeghi.blogfa.com


نوشته شده در یکشنبه 93/4/1ساعت 1:0 عصر توسط بابک باباپور نظرات ( ) |


Design By : Pichak